معنی کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع, معنی کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع, معنی ld، ]i mrت، mrتdli، kmrud li، bc kmru, معنی اصطلاح کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع, معادل کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع, کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع چی میشه؟, کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع یعنی چی؟, کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع synonym, کی، چه وقت، وقتیکه، موقعی که، در موقع definition,